رباعی شماره‌ی ۷۳۶


یک روز ز مسجدی شنیدم به عبور
‎می‌کرد گلایه از خدا یک زن کور

می‌گفت: به من نداده چشمی و به مور
صد چشم عطا نموده بیهوده به گور

«رباعی قبلی      رباعی بعدی»






این شعر را با دوستانتان به اشتراک بگذارید